کتاب امر به معروف و نهي از منکر - جلسه 021 - 99/06/18

موضوع عام: امر به معروف و نهي از منکر

موضوع خاص: شرايط امر به معروف و نهي از منکر

دجال عصر حاضر

حديث اخلاقي: با توجه به اينکه ما فعلا بيش از سه روز در هفته درس نداريم و امروز روز آخر درس در اين هفته است حديث اخلاقي را در اين جلسه مطرح مي کنيم:
مرحوم علامه ي مجلسي در بحار الانوار حديثي بسيار پر معنا از رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم نقل مي کند که فرمود: أَيُّهَا النَّاسُ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا وَ قَدْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ‌ الدَّجَّال‌.[1]
معمولا وقتي لفظ «دجال» آورده مي شود توجه به دجالي مي‌شود که در عصر حضرت ولي عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف ظاهر مي‌شود که البته آن هم يک نفر نيست. چون روايت داريم که در عصر حضرت، دجالاني پيدا مي شوند. از روايت فوق نيز استفاده مي شود که در تمام أعصار، دجالاني وجود داشته‌اند و پيامبران به امتها در مورد آنها و فتنه هايشان هشدار داده‌اند که مراقب آنها باشند.
دجال در لغت از ماده ي «دَجَل» به معناي فريب‌کار، دروغگو و به عبارتي ساده به معناي حقه‌باز است که اين افراد در هر عصري وجود داشته اند و به طور طبيعي در عصر ما نيز دجال بلکه دجالاني وجود دارند که مي توان چند نمونه را ذکر کرد:
فضاي مجازي، رسانه هاي غربي، افرادي که صحنه سازي مي کنند و دروغ مي گويند و حقايق موجود را وارونه نشان مي‌دهند همه دجال هستند که بايد مراقب آنها بود.
معناي حديث مزبور اين است که تصور نکنيد دجال در زمان شما نيست، بلکه در هر زماني وجود دارد که بايد مواظب و مراقب آنها بود.
البته صرف مراقبت کافي نيست بلکه اولا بايد آنها را معرفي کرد و ثانيا بايد برنامه ريزي کرد تا سمّ آنها خنثي شود زيرا در غير اين صورت مردم فريب خواهند خورد. شما ديديد که آنها در بعضي از صحنه ها مردم را فريب دادند و به خيابان ها کشيدند و عده‌اي را به کشتن دادند که البته هرچند اسباب فتنه شدند ولي به جايي نرسيدند.
ما هم امروزه بايد مواظب باشيم و به مردم بگوييم هرچند از فضاي مجازي استفاده مي‌کنيد ولي اين فضا يک دجال و دروغگو است و فريبنده است. همچنين است در مورد رسانه‌هاي غربي مانند راديو تلويزيون بي بي سي که اخباري را نقل مي کنند و مصداق روشني از دجال هستند که با دروغ‌هايشان قصد فريب مردم را دارند.

قائلين به شرطيت شناخت معروف و منکر

بحث فقهي:
موضوع: شرطيت علم در اين دو واجب، امر به معروف و نهي از منکر در جايي که فتاواي مجتهد در آمر و مأمور با هم متفاوت است.
گفتيم که جمعي از علماء علم را جزء شرط هاي امر به معروف و نهي از منکر مي دانستند. از ما سؤال کرده اند که اين علماء چه کساني هستند.
مرحوم صاحب جواهر علاوه بر خودش گروهي از بزرگان را نام مي برد که در امر به معروف و نهي از منکر علم را شرط مي دانند:
الأول (شرط اول) أن يعلمه معروفا ومنكرا ليأمن من الغلط في التعريف والانكار كما صرح به الحلي والفاضل والشهيدان والمقداد وغيرهم على ما حكي عن بعضهم، بل عن المنتهى نفي الخلاف فيه.[2]

مسئله دوم: اختلاف فتواي مرجع آمر و مامور

امام قدس سره در مسأله ي دوم مي فرمايد:
(مسألة 2): لو كانت المسألة مختلف فيها، و احتمل أنّ رأي الفاعل أو التارك أو تقليده مخالف له و يكون ما فعله جائزاً عنده، لا يجب، (مثلا کسي مشغول خوردن عصير ذبيبي است و من احتمال مي دهم که او مقلد مرجعي است که خوردن آن را اجازه مي دهد.)، بل لا يجوز إنكاره، فضلًا عمّا لو علم ذلك (آنجا که احتمال مي دهد جايز نيست چه رسد به جايي که علم داشته باشد مرجع تقليد او عصير ذبيبي را اجازه مي دهد).[3]
قابل توجه اينکه مسأله ي اول در جايي بود که مرجع تقليد آمر و مأمور يکي هستند ولي در اين مسأله بحث در جايي است که مرجع تقليد آن دو، دوتاست و فتواي آنها نيز متفاوت مي باشد.
اين فرع در فتاواي متقدمين ديده نمي شود و غالبا بعد از عروة و حواشي آن مشاهده مي گردد.

اقوال علماي متاخر در مساله اختلاف فتواي آمر و مامور

اقوال علماء:
مرحوم آيت الله هاشمي شاهرودي در «الموسوعة الفقهية» که آراء شيعه در آن منعکس است (در مقابل الموسوعة الفقهية الکويتية که آراء اهل سنت را جمع آوري کرده است) مي نويسد: وإذا كان مناط الوجوب تحقّقهما (تحقّق تأثير و اطاعات) فالآمر غير قادر على امتثال الواجب حينئذٍ (در جاي که اختلاف فتوي وجود دارد)، وحمل التارك للمعروف على فعله والفاعل للمنكر على تركه، فيسقط الوجوب.[4]

شرح لايجوز و رد کليت آن در عبارت امام قدس سره

دليل مسألة:
امر به معروف و نهي از منکر فرع اين است که فاعل، آن را معروف و يا منکر بداند و اگر نداند حکم منتفي به انتفاء موضوع هستند يعني معروف و منکري نيست تا امر و نهي به آن تعلق گيرد.
اما عبارت امام قدس سره که مي فرمايد: «بل لا يجوز» بايد معنا شود:
آيا منظور اين است که کسي که مورد امر و نهي قرار مي گيرد از اين امر و نهي اذيت مي شود و آن را توهين به خود تلقي مي کند يا دليل ديگري دارد.
به نظر ما حرمت امر و نهي در اينجا براي ما واضح نيست. مثلا مأمور، عصير ذبيبي را حلال مي داند، در اينجا ناهي از منکر مي تواند با لحني آرام به او بگويد: هرچند به نظر تو و يا مرجعت ممکن است حلال باشد ولي چه مانعي وجود دارد احتياط کني و آن را ترک کني؟
بنا بر اين مي توان امر به معروف و نهي از منکر را در اين گونه موارد به گونه اي مطرح کرد که اسباب توهين و ايذاء به وجود نيايد. از اين رو مدرک عبارت امام قدس سره که مي فرمايد: «بل لا يجوز» که معناي آن اين است که امر به معروف و نهي از منکر در اينجا حرام است براي ما روشن نيست و لا اقل کليت ندارد يعني اگر با عباراتي تند باشد و طرف اذيت شود و آن را توهين تلقي کند حرام است و الا نيست.
در جلسه ي آينده بحث ارشاد جاهل را مطرح مي کنيم.

ارسال سوال درباره این درس
captcha
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی
کنگره بین المللی نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی