کتاب خيارات - جلسه 162 - 97/08/26

خيار عيب - موارد عدم ارش

دليل اطلاق عيب به نقصي که موجب کم شدن قيمت نيست

بحث در خيار عيب است و مسائلي را که امام قدس سره در تحرير الوسيله عنوان نکرده اند را بيان مي کنيم. به اين مسأله رسيديم که در مواردي مي توان فسخ کرد ولي نمي توان ارش گرفت.
معمولا براي اين مسأله به عبد خصي مثال مي زنند که اي بسا قيمت آن گاه بيشتر از عبد سالم مي باشد و در نتيجه جايي براي ارش باقي نمي ماند زيرا قيمت معيب و صحيح با هم تفاوتي ندارد و گاه قيمت معيب بيشتر نيز مي باشد.
ممکن است گفته شود، اين نقصي که موجب نقص قيمت نمي شود عيب محسوب نمي شود. بنا بر اين خصي بودن عيب به حساب نمي آيد زيرا قيمت را کم نمي کند و در نتيجه جايي براي ارش و يا فسخ باقي نمي ماند.

اشکالي و پاسخ آن

گاه اشکال مي کنند که معيار براي ارش همان چيزي است که در حديث وارد شده که مي فرمايد: هر چيزي که از خلقت اصلي کمتر باشد عيب محسوب مي شود. بنا بر اين خصي بودن هم بايد عيب باشد. علماء نيز به اين حديث عمل کرده اند.
نقول: اين ضابطه مربوط به جايي است که کمتر بودن از خلقت اصلي موجب نقص در قيمت شود. زيرا غالبا نقصان و اضافه بر قيمت اصليه، موجب نقصان قيمت مي شود از اين رو، اين حديث به همان مورد غالب حمل مي شود بنا بر اين در بعضي موارد که کمبود خلقت اصلي موجب کم شدن قيمت نمي شود داخل در روايت نمي باشد.

مصاديق ديگري از نقصي که قيمت را کم نمي کند

مثال ديگري که مي توان براي اين مسأله پيدا که نقصان، موجب نقصان قيمت نباشد اين است که کسي يک تن ميوه خريده ولي ميوه کال (غير ناذجة) است کال بودن عيب است زيرا خلقت اصليه آن است که رسيده باشد ولي از آنجا که ميوه ي کال براي صادرات مناسب است قيمت آن کم نمي شود.
سومين مورد از مواردي که ارش نيست ولي فسخ هست در جنس ربوي است که آن را به جنس مشابه آن مي فروشند. مثلا يک تن گندم را به يک تن گندم ديگر به وزن مساوي فروخته ايم (اگر کم و زياد شود ربا مي شود) حال ديده ايم که جنس دوم معيوب است. در اينجا اگر ارش بگيريم يک طرف مي شود يک تن گندم و طرف ديگر يک تن گندم با مقداري پول و اين موجب تفاوت شده و به ربا مبتلا مي شويم. در نتيجه ارش در اينجا ساقط است و فرد يا بايد فسخ کند و يا به معامله راضي شود.

مواردي که اخذ ارش موجب ربوي شدن معامله است

صاحب جواهر مي فرمايد: ومما يسقط فيه الأرش، خاصة ما لو اشترى ربويا بجنسه وظهر عيب فله الرد دون الأرش حذرا من الربا.[1]
حال اگر مشتري در متاع تصرف کرده باشد فسخ هم ساقط مي شود از اين رو بايد ديد که مشتري در مورد اين مبيع معيوب که نه ارش مي تواند بگيرد نه فسخ کند چه چاره اي بايد بينديشد.
بعضي در اين مورد گفته اند که ارش در اينجا جايز است زيرا جنس به شکل مساوي فروخته شده و معامله نيز تمام شده است. ارش در اينجا ربطي به ثمن و مثمن ندارد تا ربا پيش آيد بلکه ارش يک حق ثابتي است که جداگانه مي باشد. به عبارت ديگر، ارش در اينجا يک حق اضافي است و بعد از اتمام معامله بروز کرده و ربطي به اصل معامله ندارد.
صاحب جواهر در اين مورد مي فرمايد: وقد ينقدح من ذلك وجه آخر حكاه في التذكرة عن بعض الشافعية ، ونفى عنه البأس ، بل عن جامع الشرائع حكايته عن بعض أصحابنا ، وهو رجوع المشتري بأرش العيب ولا ربا ؛ لأن المماثلة في ماله إنما تعتبر في ابتداء العقد ، وقد حصلت ، والأرش حق ثبت بعد ذلك[2]

نظر استاد

نقول: ما اين قول را نمي توانيم بپذيريم زيرا ارش جاي کمبودي که در جنس است را پر مي کند. مسلم است که چنين چيزي به جاي ثمن و مثمن مي نشيند.
به نظر ما راه حل ديگري وجود دارد و آن اينکه اگر مشتري تصرف کرده باشد نه مي تواند ارش بگيرد و نه فسخ کند ولي مي تواند منتقل به مثل و قيمت شود و چون نمي تواند گندم اصلي را تحويل دهد چون در آن تصرف کرده و مثلا آن را تبديل به آرد کرده، برود از همان جنس معيوب مثل آن را پيدا کند و به بايع تحويل دهد و آن آرد گندم را براي خودش نگه دارد.

مسائل اضافه شده؛ مسئله سوم: ارش مستوعب

مسأله ي سوم: موردي که ارش تمام ثمن را شامل شود يعني اگر بايع بخواهد ارش دهد بايد تمام پولي که گرفته است را پس دهد.
مرحوم شيخ انصاري در مکاسب اين مسأله را مفصل مطرح کرده است و مي فرمايد: ثمّ إنّه قد تبيّن ممّا ذكرنا في معنى الأرش: أنّه لا يكون إلّا مقداراً مساوياً لبعض الثمن، و لا يعقل أن يكون مستغرقاً له، لأنّ المعيب إن لم يكن ممّا يتموّل و يبذل في مقابله شيءٌ من المال بطل بيعه (مثلا عبدي از روي خطا جنايت کرده و ديه ي او به اندازه ي قيمت عبد است. چنين عبدي ديگر ماليت ندارد زيرا کسي که عبد را خريده بايد به قيمت خود عبد پول ديه را متقبل شود واضح است که بيع عبد در اين صورت باطل است)، و إلّا فلا بدّ من أن يبقى له من الثمن قسطٌ.[3]
در اينجا بايد بحث کرد که آيا موردي مي توان يافت که ارش کل قيمت را شامل شود و ديگر اينکه آيا مثال ديگري غير از عبد براي آن يافت مي شود يا نه.
ان شاء الله در جلسه ي آينده اين مسأله را بحث مي کنيم.

ارسال سوال درباره این درس
captcha
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی
کنگره بین المللی نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی