کتاب امر به معروف و نهي از منکر - جلسه 019 - 99/06/16
دور نمايي از بحث امر به معروف و نهي از منکر
خير دنيا و آخرت در گرو استجابت دعاها
بحث اخلاقي:
جملهاي در دعاي کميل وجود دارد که انسان از خواندن آن خيلي لذت مي برد و آنچه ما مي خواهيم در آن وجود دارد: )يَا رَبِّ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي وَ هَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي خَشْيَتِكَ وَ الدَّوَامَ فِي الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِك)[1]
يعني خداوندا! براي خدمتت، قوت جسماني به من عنايت فرما و علاوه بر آن، قوت روحاني و تصميمگيري نيز به من عطا کن تا بتوانم به موقع تصميم بگيرم و به من عنايت کن که در خوف و خشيت تو جدي باشم و دائما در حال اتصال به خدمت تو باشم.
اگر اين دعاها مستجاب شود خير دنيا و آخرت نصيب انسان مي گردد. ما هم در روز اول درس اين درخواست را از خداوند مي کنيم و عرضه ميداريم: (يَا رَبِّ قَوِّ عَلَى خِدْمَتِكَ جَوَارِحِي وَ اشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوَانِحِي وَ هَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي خَشْيَتِكَ وَ الدَّوَامَ فِي الِاتِّصَالِ بِخِدْمَتِك).
ده نکته؛ دور نمايي از بحث امر به معروف و نهي از منکر
بحث فقهي:
موضوع: دور نمايي از بحث امر به معروف و نهي از منکر
موضوع بحث «کتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنکر» است، طي بحثهاي گذشته مطالب مهمي از آن را عنوان کرديم و البته قسمتهاي مهمي از آن نيز باقي مانده است.
امروز خلاصه جلسات گذشته را بيان مي کنيم تا آنهايي که نبودند متوجه مباحث باشند و براي کساني که بودند و فراموش کردهاند يادآوري باشد و براي کساني که به ياد دارند تأکيد گردد.
ده نکته، عصاره و خلاصه ي درسهاي گذشته است:
نکته اول: امر به معروف و نهي از منکر ضامن إجراي قوانين
نکته ي اول:
کتاب امر به معروف و نهي از منکر از مهمترين کتابهاي فقهي است و فقهاي ما اهميت زيادي براي آن قائل هستند. اين دو واجب حتي در جامعه ي ما به اندازه اي اهميت دارد که جزء قانون أساسي است و اصل هشتمِ قانون اساسي، امر به معروف و نهي از منکر است. بدون اين دو واجب، جامعه سامان پيدا نميکند و اين دو، ضامن إجراي تمام قوانين اند. بنابراين در اهميت آن جاي ترديد نيست.
نکته دوم: امر به معروف و نهي از منکر مستدل به ادله اربعه
نکته ي دوم:
دليل وجوب امر به معروف و نهي از منکر، ادله ي اربعه است، مرحوم امام قدس سره در تحرير الوسيله که متن مباحث ماست فقط به کتاب و سنت استدلال کرده است که عبارت از دو آيه و شش روايت است. اين در حالي است که آيات قرآن پيرامون امر به معروف و نهي از منکر فراوان است و روايات نيز در اين موضوع بيش از اين مقدار مي باشد و حتي به حد تواتر مي رسد. مضافا بر اينکه اين مساله اجماعي يا ضروري دين است. اضافه بر آن دليل عقل نيز بر اين معنا گواهي مي دهد، زيرا نظم جامعه از ضروريترين مسائل است و اين نظم بدون امر به معروف و نهي از منکر به دست نمي آيد.
نکته سوم: امر به معروف و نهي از منکر عامل برپايي فرايض
نکته ي سوم:
در يکي از روايات به اين دليل عقلي اشاره شده است:
عَنِ ابْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ بِشْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عِصْمَةَ قَاضِي مَرْوَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:.. إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَر فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِم...[2]
بنابراين امر به معروف و نهي از منکر فريضه اي است که همه ي فرائض با آن برپا مي شود و جاده ها به وسيله ي آن امنيت پيدا مي کند و کسب و کارها به وسيله ي آن حلال مي شود. بنا بر اين ضامن اجراي ما بقي احکام است و در واقع از باب مقدمه ي واجب خواهد بود و يک دليل عقلي مي باشد.
نکته چهارم: وجوب کفاييِ امر به معروف و نهي از منکر
نکته ي چهارم:
امر به معروف و نهي از منکر واجب کفائي است، زيرا قيام بعضي به آن باعث سقوط از ديگران ميشود، مثلا اگر يک مرکز شراب فروشي در شهر باشد وظيفه ي همگان است که جلوي آن را بگيرند، حال اگر چند نفر اين کار را انجام دهند از ديگران ساقط ميشود واين معناي واجب کفائي است که ما بحث مفصلي پيرامون فرق بين واجب عيني و کفائي داشتيم.
نکته پنجم: شرط وجوب امر به معروف و نهي از منکر گروهي
نکته ي پنجم:
اگر در جايي امر به معروف و نهي از منکر به وسيله ي يک نفر محقق نشود بلکه نياز به همکاري گروهي باشد در اينصورت بايد گروهي قيام کنند و در غير اين صورت امر به معروف و نهي از منکر بر يک نفر واجب نميشود، مثلا براي بستن مرکز فساد و فحشاء نياز به 10 نفر است، در اينجا اگر 10 نفر قيام نکنند، بر 2 يا 3 نفر ديگر واجب نيست.
نکته ششم: شرط سقوط وجوب امر به معروف و نهي از منکر
نکته ي ششم:
اگر موضوعِ منکر منتفي شود مثلا شراب فروشي آتش بگيرد و خراب شود در اين صورت واجب نيز ساقط ميگردد.
نکته هفتم: نظر مرحوم امام در باب امر و نهي و اشکال استاد بر آن
نکته ي هفتم:
مرحوم امام قدس سره در تحرير اصرار دارند ثابت کنند که براي امر به معروف و نهي از منکر، امر و نهي لازم است، ولي به نظر ما کلمه ي امر و نهي در روايات جنبه ي موضوعي ندارد بلکه صرفا جنبه ي طريقي دارد. منظور از امر به معروف و نهي از منکر اين است که بالأخره جلوي منکر گرفته شود، حال اين کار گاه با نصيحت و موعظه انجام مي گيرد و گاه با امر و نهي. بنا بر اين اينکه امام قدس سره جمود بر آيات و روايات دارد به نظر ما محل تشکيک است از اين رو اگر کسي به فردي که نماز نمي خواند توصيه کند که ترک نماز موجب نابودي زندگي دنيا و آخرت تو مي شود و اين توصيه موجب شود که فرد نمازخوان شود، امر به معروف محقق شده است.
نکته هشتم: امر به معروف و نهي از منکر جنبه مولوي دارد
نکته ي هشتم:
مرحوم امام قدس سره ميفرمايد امر و نهي در امر به معروف و نهي از منکر جنبه ي مولوي دارد و إرشادي نيست و به نظر ما هم همينگونه است، حتي در امر به معروف و نهي از منکري که از شخص پايينتر به بالاتر انجام ميشود، زيرا آمر و ناهي در واقع نماينده ي خداست و به عنوان وکالت و ولايت از طرف خداوند أمر و نهي ميکند و وقتي أمر ميکند يعني خدا گفته بجا آور و وقتي نهي ميکند يعني خدا گفته ترک کن.
بنابراين چون نماينده ي مقام بالاتر است اشکالي در مولوي بودن و مقام بالا و پائين نيست.
نکته نهم: قصد قربت و اخلاص در امر به معروف و نهي از منکر
نکته ي نهم:
آيا در امر به معروف و نهي از منکر قصد قربت و اخلاص لازم است يا خير؟ ما در دروس سابق در بحث مفصلي در مورد قصد قربت بيان کرديم اينکه بعضي مي گويند در عبادات قصد قربت لازم است، در واقع اشتباه مي کنند و منظور شارع اينست که عبادت بايد با قصد اطاعت امر مولا انجام شود و قربت نتيجه آن است، بنا بر اين وقتي ما خدا را اطاعت کنيم قربت نسبت به خداوند حاصل خواهد شد.
اما در مورد اخلاص مي گوييم: بعضي تصور کرده اند که قصد قربت و اخلاص يکي است ولي ما قائل هستيم إخلاص چيزي غير از قصد قربت است و يکي نيستند، ممکن است کسي قصد اطاعت أمر مولا بکند ولي خالص نباشد و قصد رياکاري هم ضميمه ي آن شود اين اين موجب مي شود که عمل انسان باطل باشد.
بنابراين قصد قربت با اخلاص فرق مي کند و مرحوم امام قدس سره نيز آنها را کنار هم ذکر کرده است و ظاهر کلام ايشان نيز اينست که دو چيز هستند و در روايات نيز قصد اطاعت و قصد اخلاص دو تا شمرده شده است و در يک عبادت بايد هر دو با هم وجود داشته باشد.
نکته دهم: وجوب امر به معروف و نهي از منکر در مقدمه حرام
نکته ي دهم:
اگر کسي مشغول مقدمات حرام باشد مثلا کسي هست که به دنبال تهيه ي شراب رفته است – هر چند ما مقدمه ي حرام را حرام نمي دانيم يعني مقدمه ي حرام، حرام ذاتي نيست بلکه حرام بالعرض است - اگر ميدانيم که اين مقدمه موصله به ذي المقدمه که حرام است ميشود يعني مي دانيم اگر او شراب را تهيه کرد آن را شب مي نوشد و ما ديگر نمي توانيم در شب جلوي او را بگيريم، در اينصورت نهي از منکر واجب است، ولي اگر نميدانيم که مقدمه موصله به حرام ميشود يا نه (مثلا نميدانيم شراب ميخورد يا نه) در اينصورت امام قدس سره قائل است که نهي از منکر لازم نيست.
ولي ما عرض مي کنيم که از بعضي از روايات استفاده ميشود که پيرامون شراب، خداوند 10 دسته را لعن فرموده است: کسي که درخت انگور را به نيّت شراب غرس ميکند، کسي که آب آن را ميگيرد، کسي که شراب درست ميکند، کسي که آن را حمل و نقل ميکند، کسي که آن را بفروشد، کسي که آن را بخرد، کسي که آن را در جام بريزد، کسي که آن را بخورد و...
البته اين بحث هم مطرح است که آيا روايت فوق در خصوص شراب است يا ساير محرمات را هم شامل مي شود.
به هر حال، همه ي اين لعنها در جايي است که مقدمه، موصله باشد، يعني منتهي به شرب خمر شود. پس هر جا مقدمات، موصله به حرام شود مي گوييم حرام هستند و نهي از منکر واجب است و گر نه ذات مقدمه اگر موصل به حرام نباشد دليلي بر حرمت آن نداريم و دليلي نداريم که امر به معروف و نهي از منکر در آنجا واجب باشد.
پی نوشت
ارسال سوال درباره این درس
کتاب امر به معروف و نهي از منکر - جلسه 020 - 99/06/17
جلسه 20کتاب مضاربه - جلسه 020 - 1394/07/14
جلسه 20کتاب شرکت - جلسه 020 - 1395/07/28
جلسه 20کتاب شرکت - جلسه 021 - 1395/08/01
جلسه 21کتاب مضاربه - جلسه 021 - 1394/07/15
جلسه 21کتاب امر به معروف و نهي از منکر - جلسه 021 - 99/06/18
جلسه 21کتاب مضاربه - جلسه 022 - 1394/08/09
جلسه 22کتاب شرکت - جلسه 022 - 1395/08/02
جلسه 22کتاب امر به معروف و نهي از منکر - جلسه 022 - 99/06/22
جلسه 22